ژیگولوئ تلخ

اینجا رو نخونید...چون تلخه...ناگواره...ناخوشاینده..حقیقته...و ...

ژیگولوئ تلخ

اینجا رو نخونید...چون تلخه...ناگواره...ناخوشاینده..حقیقته...و ...

دیوانه شدم..دیوانه...

ای خدااااا...

 

خدا جون باز این بحث پیش کشیده شد...

 

من چه غلطی باید بکنم خدا...

 

چه خاکی باید به سرم بریزم؟؟؟

 

با کدومش کنار بیام..با کدومش سازش کنم...

 

 

ای خدا..اخه اینم شد زندگی واسه من درست کردی؟؟

 

 

خدا دارم دیونه میشم به خود خودت...به خداوندی و یگانگیت قسم که

 دیگه بریدم...دیگه شکستم..نمیدونم چه خاکی باید بریزم تو سرم...

 

اخه پدر جان چرا تا منو تو تنها میشیم باید این حرفا پیش بیاد...

 

اصن نمیفهمم چی دارم میگم...

 

دلم خیلی گرفت..نمیتونم حتی فکرشم بکنم اونوقت چه جور میخوام............ای خداااااااااااا...

 

مخم ترکید...

 

خدا لعنتت کنه علی...(که البته با این وضع موجود معلومه که لعنتت کرده که اینجوری داری دست و پا میزنی و نمیفهمی چه گ ه ی باید بخوری...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد